قوم لولوبی

ــ ایران ــ قبل از اسلام‌‌

Iran's pre-Islamic

قوم لولوبی

از منابع مختلف چنین بر میاید که لولوبی ها در هزاره سوم پیش از میلاد.دارای حکومتی بودند که از کوههای بخش علیای رود دیاله تا دریاچه ارومیه ادامه داشته است-در روزگار اشوریان.سرزمین لولوبیان.زاموا خوانده میشد که قبایل لولوبی ظاهرا بخش وسیعی از کوهها و کوه پایه هارا از قسمت علیای رود دیاله تا دریاچه ارومیه در اختیار داشته اند-در زبان هوریانی واژه {{لولو}}lulu به {بیگانه و دشمن} اطلاق میشد-اصطلاح اکدی {لولوبوم} یا {لولوپوم} و بعدها.در اصطلاح اشوری لولومه ترکیب یافته از ریشه لولو و علامت جمع ایلامی ب- یا پ- و پسوند اکدی اوم um -و یا ریشه لولو -و علامت اسم جمع ایلامی - مه-me- است..اصطلاح -لولو- در زبان اکدی بدون پسوند مزبور نیز بکار رفته است .این مثال روشنگر ان است .که لولوبیان از لحاظ قومیت از قبیله های هوریانی -اورارتویی نبوده .اما به گمان غالب با عیلامیان نزدیکی داشته اند .(البته به تازگی پان تورکان . این دزدان فرهنگی ملل و اقوام .با یک زدوبند جسارت امیز تاریخی .لولوبیان و عیلامیان را تورک معرفی کرده اند .و طوطی وار نظریه های چند زبان شناس گمنام را تکرار میکنند.و حتی حاضر نیستند نظریه های پوچشان به هیچ محک انتقادی زده شود .به گفته یکی از خاور شناسان :هر جا که تمدنی گمنام به وسیله باستان شناسان کشف شود .تورکان <تهی مغز> انجا دست دراز میکنند-- مرداویز)....(به نظر میرسد ساکنان کهن ایران در اواخر میان سنگی و اغاز عصر نو سنگی  به گروههای قبیله ای تقسیم شده و از همان اغاز .وارد مرحله زندگی ساکن کشاورزی شدند-براثر شواهد و قرائن موجود .لااقل از هزاره پنجم پیش از میلاد . قبایل متعددی در غرب ایران و در دامنه های زاگرس میزیستند .که عبارت بودند از عیلامی ها . گوتی ها. ماناها.لولوها.و مادها-به نظر میرسد این اقوام با عیلامی ها در ارتباط و از یک گروه نژادی و زبانی بودند..مرداویز)



2-سنگ نوشته ها و اثار بازیافته دیگر

در شمال شهر سر پل ذهاب .بر سر راه .همدان-بغداد در دو طرف آب حلوان صخره میان کل miyan-kal بر سمت راست .و صخره کل گارا kal-gara بر سمت چپ حجاری شده است - مهمترین انها نمایشگر پیروزی انوبانی نی پادشاه لولوهاست . که طایفه ای وابسته به کاشو kashshu بودند-در نقشی که بر صخره میان کل حجاری شده .پادشاه در برابر الهه اینینا ininna ایستاده و پای خود را بر سینه دشمنی نهاده که بر زمین افتاده است-الهه دو اسیر را در پشت سر خود و در بخش زیرین -شش اسیر را با خود میکشد.در . بالا.میان الهه و پادشاه -ستاره چهار پرهء ایشتار میدرخشد..از کتیبه ای که به خط اکدی نقر شده .میتوان دانست که تاریخ این نقش مربوط به زمان نارام-سین naram-sin پادشاه مقتدر اکد است-اسیران جامه بر تن ندارند و دست های انهارا از پشت بسته اند .نخستین اسیر در صف زیرین کلاه .یا تاجی بر سر دارد .در کتیبه ای که زیر پای الهه و دو اسیر پشت سر او نقر شده است .انوبا نی نی بر کسانی نفرین و لعنت میفرستد که این لوح را محو کنند -(جالب توجه است که این گونه لعن و نفرین ها در کتیبه های ایران باستان -هخامنشی-پارتها-ساسانیان دیده نمیشود .که حاکی از فرهنگ متعالی ایرانیان میباشد-در حالی که بین سامیان امری متداول بوده است...مرداویز)



دومین نقش برجسته سرپل ذهاب به نقش اول شبیه است وبا فاصله ای نه چندان زیاد از نقش انوبا نی نی بر صخره میان-کل نقر شده است -در اینجا نیز دو اسیر پشت سر الهه دیده میشود که در طول زمان به شدت صدمه دیده و محو شده اند و بخش زیرین نقش اول وجود ندارد -سومین نقش برجسته که بر صخره کل-گارا نقش شده تنها پادشاه را در حالی نشان میدهد که دشمن در زیر پای او افتاده و ستاره بر فراز سرش قرار دارد .در بخش زیرین این نقش .کتیبه ای طولانی به خط اکدی دیده میشود که به سختی اسیب دیده است......چهارمین نقش که با فاصله ای پنجاه متر در سمت دیگر صخره کل-گارا نقش شده که بی شباهت به نقش انوبا نی نی و دومین نقش نیست .با این تفاوت که در زیر نقش ستاره .هلال ماه نیز دیده میشود-در شمال در بندر گاور gaur در جنوب غربی سلیمانیه نقشی با سبکی مشابه کشف شده است -در اینجا پادشاه بر روی دشمن کشتهء بر زمین افتاده ایستاده است .اسیران دارای موهایی بلند و بومی سرزمین به شمار میروند .در صورتی که.پادشاه یک فاتح بیگانه یعنی خود نارام سین است -زیرا بر روی سنگ یادبودی که غلبه خود بر لولوهارا ذکر میکند -همان گروه کشته را می یابیم (این سنگ یادبود در شوش کشف و به موزه لوور منتقل گردید.مرداویز)نقش صخره مزبور و این سنگ .احتمالا یک واقعه تاریخی را نشان میدهد.



در شمال غربی سرپل ذهاب در دربند شیخان نزدیک هورین horin نقش دیگری دیده میشود که از لحاظ سبک زیبا نیست .ولی حاکی از یک پیروزی است -پادشاه در دست راست کمانی دارد و در دست چپ مشته ای سنگی گرفته .ویک تبر فلزی با دسته ای از کمر بند خود اویخته است .لنگی ساده بر کمر بسته و گردن بندی به صورت قرص ماه بر گردن دارد.این نقش نیز نوشته ای دارد که با ان چه که انوبا نی نی به کار برده است فرق میکند-نارام -سین که از پادشاهان سلسله اکد <سده بیست و سوم پ-م )است در کتیبه خویش از پیروزی خود بر لولوبیان چنین یاد میکند{سید و {رو} {siduru} که کوهستانیان لولوبوم را گرد آورد......} لشگر کشی علیه لولوبوم پایان یک سلسله عملیات جنگی بود که ان پادشاه به کوه پایه های زاگرس کرد-از انجا که قدرت نارام سین و پسرش شارکالی شاری به ضعف گرایید .اینشوشی ناک inshushinak عیلامی کوشید تا سلطنت {چهار کشور جهان }خود را تشکیل دهد -لشگریان عیلامی یک سلسله عملیات جنگی علیه موتوران {نزدیک بغداد} و شیلوان shilvan و گوتو gutu و کاشن kashshan و خومورتوم  xumurtum و خوخونوری xuxunuri و کیماش kimash {نزدیک کرکوک}به عمل اوردند و اکثر اینها .ولایات و نقاط مسکونی هوریانی ها و لولوبیان بودند.



احتمالا کتیبه انوبانی نی پادشاه لولوبی بر صخره سرپل ذهاب .تقریبا متعلق به همین دوره است{سده بیست و دوم  پ-م }نوشته کتیبه مزبور میرساند که لولوبی ها در نیمه دوم هزاره سوم پیش از میلاد دارای دولتی بودند و در نتیجه .جامعه ای طبقاتی داشتند.ولی چنان که از منابع اشوری مستفاد میگردد.علایم تاسیس و قوام دولت در میان قبایل مذکور فقط در اغاز هزاره اول پیش از میلاد مشاهده شده است .واین خود با نظر یاد شده در تناقض است-گمان نیرود که در نوشته انوبا نی نی .سخن از دولتی به میان است که هوریانی ها و اکدی ها در دره دیاله به یاری نیروهای مسلح لولوبی که به علتی در اختیار موسس ان دولت بوده به وجود اوردند-لازم به تذکر است که صخره سرپل ذهاب که تصاویر و نوشته هایی بر ان منقور است.ظاهرا بیرون از متصرفات انوبا نی نی قرار داشته است در دو اثر نارام-سین و نقش برجسته انوبا نی نی تا اندازه ای سیما ولباس مردم ماد به چشم میخورد (لازم به ذکر است منظور نویسنده از مردم ماد احتمالا .غیر ایرانی زبانان ماد بوده است .زیرا برخی از قبیله های تشکیل دهنده ماد غیر ایرانی زبان بودند که بعدها زبان ایرانی را اختیار کردند--مرداویز) در لوح نارام-سین لولوبیان لباسی سبک ویا دامن بر تن دارند و پوست ابلقی بر شانه افکنده اند و این خود.در هزاره اول پیش از میلاد .لباس مردم مانا و ماد غربی و کاسپی ها بود(البته هنوز در رابطه با اینکه ایا {کاسی ها } با {کاسپیان}یکی بوده اند ویا دو قوم کاملا مجزا بوده اند هنوز بین مورخان اختلاف است..مرداویز)در سمت شرقی جبال زاگرس لباسی که لولوبیان در هزاره سوم پیش از میلاد میپوشیدند عبارت بوده است از :پیراهنی استین کوتاه که در بر میکردند و علاوه بر نیمتنه .پوستی بر شانه چپ می افکندند و گاهی هم پوست را از زیر کمر بند رد میکردند .موهارا با نواری سرخ میبستند و ریش را میزدند .کلاه نمدی درازی بر سر میگذاشتند.وپاپوش مخصوص ایشان موزه های نرم و نوک برگشته بود.



زبان قبیله ای.گوتی-لولوبی یا مهرانی بوده است ظواهر امر گواه بر ان است که زبان گوتی مستقل و قایم به ذات بوده و شاید تا اندازه ایی .با زبانهای گروه عیلامی رایج در سراسر خطه زاگرس {عیلامیان-کاسپیان-لولوبیان}قرابت داشته است.



علت لشگر کشی شاهان سومر و اکد به کوهستان های زاگرس تمایل انها به گرفتن اسیران بود که به بردگی وادارشان کنند-محتملا در ان زمان نیز .مانند هزاره دوم  پ- م بردگان لولوبی و گوتی معروف بودند .لولوبیان از دیر باز با نواحی پیشرفته تر .که روابط طبقاتی در انها پدید امده بود .تماس داشتند و بیش از دیگران ترقی کرده بودند.منابع اشوری در سده نهم  پ-م از وجود پیشه های {فلزکاری}بسیار پیشرفته در میان انها نام میبرد .فرهنگ و تمدن و زبان بابل و اشور میان لولوبی های غربی نفوذ فراوان داشتند .از میان دولت هایی که نخست در سرزمین اینده ماد.در فاصله سده نهم تا عفتم پ-م  منابع اشوری درباره انها سخن میگویند .دولت های کوچک ناحیه زاموا است که مسکن لولوبیان و گوتیان بود ..این منابع اشاره میکنند که زبان ایرانی به تنهایی بر عناصر دیگر تفوق داشته است و زبان نواحی کنونی اذربایگان و کردستان ایران از سده نهم تا هفتم پیش از میلاد .غیر ایرانی بوده و ساکنان ان نقاط به زبان های لولوبی و گوتی تکلم میکردند ..



(در کتیبه ای که از نارام-سین پادشاه اکد در 2300 سال پ-م .در صخره ای در ناحیه شهر زور باقی مانده است .برای نخستین بار از لولوبیان نام برده میشود .دو نقش برجسته بر صخره های سرپل ذهاب که توسط پیشوایان قبایل لولوبی حک شده .و مربوط به 2200 پ-م است .چنین تصوری را ایجاب میکند که قبایل لولوبی در نیمه هزاره سوم دارای دولتی بوده و نیز نظام مادر تباری داشته اند .زیرا در صخره پل ذهاب .انو با نی نی -در مقابل مادر - الهه ای به نام < نی نی > که اسیران را تحویل میگیرد ایستاده است ...مرداویز-)
 


[ دو شنبه 20 آذر 1391برچسب:,

] [ 22:5 ] [ مصطفی اتابکی ]

[ ]